دیکشنری
داستان آبیدیک
تخم مرغ دوزرده
english
1
general
::
double-yolked egg
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تخلیه کردن ـ تخلیه
تخلیه ی تفاله
تخم
تخم پاش
تخم پاشی
تخم پاشیدن
تخم دادن
تخم دار
تخم ریختن
تخم ریزی
تخم گذاشتن
تخم ماهی
تخم ماهی چشم زده
تخم ماهی سلمون فرآوری شده برای ماهیگیری
تخم مرغ
تخم مرغ دوزرده
تخم کار
تخم کشی انتخابی
تخم کن
تخمچشم
تخمچه
تخمدان
تخمدان تحتانی
تخمدان فوقانی
تخمگذار
تخمگذاری
تخمه
تخمه کدو
تخمک
تخمک پوش
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید